وی افزود: البته آن زمان واقعاً عکاسی در سطح شهر و در خیابانها دشوار بود و مردم چندان با دوربین میانه خوبی نداشتند، اما من این کار را میکردم و ترجیح میدادم به جای حضور در برنامههای خبری، در خیابانها بگردم و از سوژههای مختلف عکاسی کنم.عکاس سابق روزنامه همشهری سپس به ظهور روزنامههای موسوم به دو خردادی پس از انتخابات ریاست جمهوری سال 76 و تاثیر آنها در تحولات عکاسی خبری در ایران پرداخت و گفت: آن زمان هنوز روزنامههای دو خردادی نمیتوانستند نقشی را که مثلاً روزنامه همشهری در عرصه رسانه ایفا میکرد، داشته باشند، اما همشهری هم کم کم افتاد به روزمرگی و عکاسان این روزنامه یکی یکی رفتند. طاهرکناره اضافه کرد: آن زمان روزنامههایی مثل جامعه، نشاط و توس کم کم رونق گرفته بودند و گاهی دیده میشد صفحه اول یکی از آنها فقط یک عکس است.
وی ادامه داد: با ظهور روزنامه شرق، تحولی اساسی در عکاسی خبری ما رخ داد؛ عکاسانی مانند عباس کوثری و ساتیار امامی به ما میگفتند شما کارمند شدهاید و به روزمرگی افتادهاید و واقعاً هم کارمند شده بودیم. البته من در سال 72 که با روزنامه همشهری کار میکردم، کارم را با خبرگزاری فرانسه هم آغاز کرده بودم و این هم به این خاطر بود که میدیدم دیگر در همشهری چندان اهمیتی به عکاسی خبری داده نمیشود.عکاس خبرگزاری فرانسه ناآشنایی دبیران گروه عکس آن زمان و حتی حال حاضر مطبوعات را یکی از اصلیترین مشکلات عکاسان خبری حرفهای در ایران دانست و گفت: دبیران گروه عکس آن زمان و حتی در حال حاضر فقط برنامه را برای عکاس آفیش میکنند و سردبیران هم که عموماً چندان با مقوله عکس آشنایی ندارند و از این جهت سرویس عکس همیشه مظلوم بود. طاهرکناره افزود: تا زمانی که مردم ما دیدگاه بصری پیدا نکنند و تا زمانی که مجلات حوزه تصویر که فقط با تصویر حرف بزنند، در ایران پا نگیرند، عکاسی خبری ما همچنان مظلوم است. دیدگاه بصری مردم را با تصویر میتوان ارتقا داد نه با حرف. وی ادامه داد: من تا سال 84 هم با روزنامه همشهری کار میکردم، ولی میدیدم که خلاقیتها و انگیزههای اهالی مطبوعات و به ویژه عکاسان خبری با تغییرات مدیریتی پی در پی، کم شده است. یک نکته را هم نباید فراموش کنیم و آن اینکه سال 76 که شد، عکسها سیاسی شد؛ در واقع روزنامهها بیشتر به چهرههای سیاسی اهمیت میدادند. همین باعث شد کار عکاسها کلیشهای شود.
عکاس خبرگزاری فرانسه گفت: پس از ایسنا، خبرگزاریهای دیگر هم از جمله ایرنا، مهر و فارس که دیدند از قافله ایسنا عقب افتادهاند، اقدام مشابهی انجام دادند و برای من بسیار عجیب است که در به اشتراک گذاشتن رایگان عکسها بین خبرگزاریهای ما رقابت وجود دارد!طاهرکناره افزود: متاسفانه الان رقابت در کار عکاسی مطبوعات وجود ندارد و چون نگاه بصری هم در میان مردم وجود ندارد، عکاسی خبری لاغرتر و لاغرتر شده است. به نظر من و با توجه به جوایزی که عکاسان ما از مجامع بینالمللی گرفتهاند، نمیتوان مشکل را به آنها ربط داد.
وی همچنین از رعایت نشدن کپی رایت در ایران به عنوان یکی دیگر از مشکلات جدی در عرصه عکاسی مطبوعات یاد کرد و در این باره مثال جالبی زد؛ «سال 72 قاتلی را در نارمک گرفته بودند و میخواستند اعدامش کنند و من هم رفته بودم عکاسی. این عکس فردای آن روز در روزنامه همشهری چاپ شد و دیدم که بعد از ظهر عیناً در روزنامه کیهان چاپ شد. سردبیرم من را خواست که در این باره توضیح بدهم که آیا من همان عکس را به روزنامه کیهان دادهام یا نه؟ من بررسی کردم و دریافتم که آنها همان عکس را با قیچی از روزنامه همشهری بریدهاند و عصر در روزنامه کیهان به چاپ رساندهاند. به همین سادگی!»
عکاس خبرگزاری فرانسه بار دیگر به مشکلات مربوط به نبود بازار کار برای عکاسان خبری اشاره کرد و گفت: این مسئله هم به حوزه سیاست مرتبط است و هم به حوزه اقتصاد و الان طوری شده باید خدا را شکر کنیم که همین خبرگزاریها هم هستند که این عکاسان در آنجا کار کنند.
عکس طاهرکناره از زلزله دردناک بم که جایزه جهانی ورد پرس را به خود اختصاص داد
طاهرکناره در بخش دیگری از سخنانش به تجربیاتش از عکاسی در شرایط بحران اشاره کرد و با ذکر مثالی درباره زلزله بم - که او برای یکی از عکسهای مربوط به این فاجعه جایزه جهانی world press را از آن خود کرد ـ افزود: زلزله که اتفاق افتاد ساعت 8 به من اطلاع دادند و من به اتفاق چند عکاس دیگر با بلیت 10:15 دقیقه رفتیم آنجا. اولین جایی که رسیدم، جنازه دیدم و مدام گریه میکردم؛ طوری که چشمم دیگر نمیدید؛ حتی در زمان گرفتن عکسی که این جایزه را هم برد. وی ادامه داد: واقعیت این بود که ما اصلاً آن زمان به جایزه و این چیزها فکر نمیکردیم، ولی الان میشنوم که بعضی عکاسان ما که در چنین شرایطی دارند عکاسی میکنند، مدام غُر میزنند که این صحنه ورد پرسی نمیشود، جنازه ندارد و از این جوز حرفهای مشمئزکننده. منبع: خبرگزاری مهر
نظر دهید