مدیران رسانه ها به عکاسی اهمیت نداده اند
- پنحشنبه ۱۰ اسفند ۱۳۹۱
- نظر دهید
علیرضا کریمی صارمی گفت: یکی از معضلات رسانههای ما این است که بعضی از مدیران رسانهها هیچگاه به عکاسی اهمیت ندادهاند.
مدیر گروه عکاسی دانشکدهی خبر در گفتوگو با خبرنگار رسانه خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)، با بیان اینکه شاید مشکل اصلی در عکاسی تجربی، قائل نشدن تفاوت بین عکاسی خبری و عکاسی مطبوعاتی است، اظهار کرد: معتقدم تفاوتی بین عکاسی خبری و عکاسی مطبوعاتی یا فتوژورنالیسم وجود دارد؛ عکس خبری تابع زمان حال است، حادثهای اتفاق افتاده و خبری دربارهی آن وجود دارد، این خبر فقط امروز مهم است و برای فردا اهمیت نخواهد داشت، بنابراین عکسهای خبری نیز در همین قالب میگنجند. هرچند تعاریف مختلفی نیز وجود دارد، مثلا در ویکیپدیا اینگونه تعریف شده است: «عکاسی خبری یا فتوژورنالیسم به عکسهایی گفته میشود که پیام و هدف اصلی آنها خبررسانی است و آنگونه که کارشناسان رسانه تعریف میکنند، عکاسان خبری، همان نویسندگان مقاله و مخبران خبر بهوسیلهی تصویر یا همان عکس هستند.»
او با اشاره به اینکه سه تعریف رایج دربارهی عکاسی خبری وجود دارد، توضیح داد: هنری است که برای قصهگویی عکاسانه به کار گرفته میشود تا زندگی را مستند کند. پدیدهای جهانی است و به همه مربوط است و از محدودیتهای زبانی و فرهنگی عبور میکند. فتوژورنالیسم ما را به عکسهایی ارجاع میدهد که یک داستان را بیان میکنند مثل عکسهایی که در رسانههای خبری میبینیم یا مجلات، گاهنامهها یا هفتهنامهها. این عکسها میتوانند دربرگیرندهی عکاسی مستند، عکاسی تبلیغاتی، عکاسی در صحنه، عکاسی ورزشی، زندگی جاری، علایق انسانی و به تصویر کشیدن شیوهی معاصر و رایج زندگی باشند؛ اما نکتهی مهم در این بخش این است که در فتوژورنالیسم روایت عکس مقدم بر قضاوت است، یعنی باید عکس، دیگران را به قضاوت بکشد، پس لازم است به عکاسان خبری گفته شود که تلاش نکنید قضاوت خود را به عکس القا کنید. در فتوژورنالیسم، عنوان یا مضمون مقدم بر عکس است و باید به مخاطبان و بینندگان و کسانی که داوری میکنند کمک کند تا خودشان داستان یا ماجرا را کشف کنند.
کریمی صارمی بیان کرد: در تعریف دیگر ژورنالیسمی است که داستانی را از طریق تصاویر بیان میکند. میتوان اینطور برداشت کرد که در ذهن غربیها، فتوژورنالیسم تکفریم نیست؛ به همین علت است که همیشه یک فیچر یا گزارش تصویری جداگانه دارند و یک تکفریم، که تکفریم در واقع اوج گزارش تصویری است. تعریف آخری که از فتوژورنالیسم میتوان عنوان کرد این است که شکلی ویژه از ژورنالیسم است که تصاویری را خلق میکند تا داستانی خبری را بازگو کند. هرچند معمولا اینطور فهم میکنند که اصل بر تکفریم است، در حالی که اینطور نیست. در حالت عامتر هم به مطالب بسیار مهم و جدی که عکاسی شده است گفته میشود.
صارمی ادامه داد: وقتی یک مجموعه عکس از یک موضوع تهیه میشود، این مجموعه دارای آغاز و پایان است و یک داستان را روایت میکند. این مجموعه عکس به عکاس این امکان را میدهد که با مخاطبش ارتباط صمیمانهتری برقرار کند. بنابراین به مطالعه و تحقیق و پژوهش نیاز دارد و ممکن است تهیهی این مجموعه عکس ماهها به طول انجامد. اینگونه عکسها تاریخ مصرف ندارند و من اعتقاد دارم اینگونه عکسها میتوانند جزو عکسهای مطبوعاتی بهشمار روند. برای مثال، مجموعه عکسهای معادن طلای برزیل که توسط سالگادو در سالهای گذشته عکاسی شده اما تا امروز همچنان تأثیرگذار است.
این عکاس با اشاره به اینکه تعداد کمی از خبرگزاریهای ما به عکاسی مطبوعاتی توجه دارند، گفت: مجموعه عکسهایی که بتوانند زیرمجموعهی عکس مطبوعاتی بگنجند در خبرگزاریها بهندرت یافت میشوند، گاهی بعضی از عکاسان خبری ما از یک موضوع چند فریم عکس پی در پی از زوایای مختلف میگیرند و خبرگزاری آن را بهعنوان مجموعه عکس منتشر میکند و ما میبینیم با وجود نگاه هوشمندانهای که اغلب عکاسان خبری ما دارند، عکسهایشان آنچنان که باید در رسانهها مورد توجه مخاطبان قرار نمیگیرد.
او با بیان اینکه بهعلت مشکلات چند سال اخیر، نسبت به عکاسان حس بیاعتمادی بهوجود آمده است، توضیح داد: ایران بعد از انقلاب اسلامی به یک عکاسی پویا دست پیدا کرد و در زمینهی عکاسی مستند اجتماعی در دنیا بهعنوان یکی از کشورهای موفق خودنمایی میکرد؛ اما در حال حاضر شرایط بهگونهای است که عکس مستند اجتماعی بهندرت دیده میشود چراکه اجازهی عکاسی در سطح جامعه برای همهی عکاسان وجود ندارد.
کریمی صارمی با اشاره به اینکه وقتی یک عکاس اجازهی عکاسی نداشته باشد بسیاری از مشکلات از چشمان تیزبین او و مسئولان دور میمانند، گفت: عکاسی میتواند برای حل مشکلات جامعه راهگشا باشد؛ اما در طول چند سال گذشته بنا بر وجود مسائلی خاص، عکاسی مستند اجتماعی کمرنگ شده است. بنابراین عکاسی مطبوعاتی نیز تحت تأثیر قرار گرفته است و از همه مهمتر اینکه نمیتوانیم برای آیندگان سند تصویری شفافی باقی بگذاریم.
او دربارهی سواد بصری دبیران و مدیران رسانهها، اظهار کرد: با احترام به تمام دبیران و سردبیران محترم، اما تعدادی از دبیران هستند که کمترین شناخت و تخصص را در زمینهی عکاسی ندارند و به همین دلیل، یک نگاه غیرتخصصی بهوجود میآید و موجب انتخاب عکسهایی میشود که به هیچ عنوان شایستگی انتشار در یک رسانه را ندارند.
کریمی صارمی ادامه داد: عکس بهعنوان یکی از قویترین رسانههای بصری در جهان امروز همیشه برگ برندهی رسانهها بوده است. این موضوع از زمانی اتفاق افتاد که مردم با عکس ارتباط برقرار کردند و عکس انگیزهای شد برای خواندن یک مقاله، اما ما چقدر توانستیم از این رسانهی قدرتمند به نفع جامعه استفاده کنیم؟
او با اشاره به اینکه همیشه عکاس در کنار خبرنگار بوده است، تصریح کرد: من مخالف سرسخت این تفکر هستم، ما باید عکاس خبرنگار داشته باشیم این درست نیست که یک نفر براساس تفکر خودش مطلب بنویسد و خبر تهیه کند و کسی دیگر از زاویهی خودش عکس بگیرد، این روش بسیار غلطی است که در بسیاری از رسانههای امروز ما رایج است.
کریمی صارمی با بیان اینکه وقتی برای چیزی هزینه پرداخت نمیکنیم یعنی مهم نیست، یادآوری کرد: اگر مدیران رسانهها اعتقاد داشته باشند که عکاسان یک رسانه باید عکسهایی فوقالعاده ارائه کنند تا از طریق عکسهای قدرتمند، مخاطبان بسیاری جذب شوند و برای داشتن اینگونه عکسها دستمزدهای خوب نیز به عکاسان پرداخت کنند، حاصلش اعتبار و درآمدی بالا برای یک رسانه خواهد بود و دیگر هرگز حاضر نخواهد شد عکسهای تأثیرگذار خود را را مجانی ارائه کند. تا زمانی که اینگونه تفکر در سیستم رسانهیی ما نباشد من معتقدم عکاسان خبری ما بهعنوان کارمندانی بدون انگیزه فقط رفع تکلیف خواهند کرد و شاهد عکسهایی موفق ار آنها نخواهیم بود.
او تأکید کرد: خبرگزاریها باید در عرضهی مجانی عکس تجدید نظر کنند و در عین حال، دبیران عکس همراه یک گروه متخصص اقدام به انتخاب عکس کنند. در سیستم رسانهیی خارج از ایران برای انتخاب یک عکس در صفحهی اول یک روزنامه، ساعتها وقت گذاشته میشود در صورتی که در ایران دبیران براساس سلیقهی شخصی خود، عکس را انتخاب میکنند و شرایط اینگونه میشود که امروز شاهد آن هستیم.
نظر دهید